loading...
مرتضی جاوید
زنده دل بازدید : 26 جمعه 19 مهر 1398 نظرات (0)

"اعتماد به نفس پایین مانند رانندگی با ترمز دستی است."

هیچ کس با اعتماد به نفس بی حد و حصر به دنیا نمی آید. اگر به نظر می رسد شخصی اعتماد به نفس باورنکردنی دارد؛ این امر به این دلیل است که او سال ها در ساخت آن کار کرده است. اعتماد به نفس چیزی است که شما باید آن را بیاموزید و آن را بسازید زیرا دنیای چالش برانگیز تجارت و زندگی به طور کلی می تواند به راحتی آن را از بین ببرد. مقاله 10 راه افزایش اعتماد به نفس می تواند به شما کمک کند تا با چالش های خود بهتر و مؤثرتر کنار بیایید.

به طور مثال یک مصاحبه و یا در جمع صحبت کردن در یک جمع می تواند، به راحتی اعتماد به نفس شما را بگیرد در صورتی که یک بازخورد منفی بگیرید  و اما عکس این قضیه هم صدق می کند؛ یعنی گرفتن یک سری اظهار نظرهای مثبت در مورد خودمان می تواند به راحتی اعتماد به نفس ما را بالا ببرد پس می بیند خیلی راحت می توان اعتماد به نفس خود را دچار نوسان کنیم و همه این موراد به محیط اطراف شما برمی گردد.

هر آنچه می خواهید بشوید را تصویرسازی کنید: 

هرآنچه را که ذهن تصور کند و به آن باور داشته باشد، می تواند به آن دست یابد. تجسم، تکنیک دیدن تصویری از خود است که می توانیم به آن افتخار کنیم. وقتی با اعتماد به نفس پایین می جنگیم، در واقع داریم با تصویر غلطی که سال ها از خود داشته ایم می جنگیم و مبارزه می کنیم. تمرین تجسم خلاق را برای رسیدن به اهداف خود انجام دهید. 

خود را تأیید کنید:

تأیید کردن ابزارهای قدرتمندی هستند که به ما امکان می دهد که یک سری باورهای مطلوب را به خود نسبت دهیم. ما اغلب براساس تصویری که از خود داریم؛ رفتار می کنیم پس با ترفند ایجاد تغییر پایدار در تصور خود می توانیم عملکرد خود را نیز تغییر دهیم.

تأییدکننده ها جملات مثبت و متعالی دهنده ای هستند که ما می توانیم به خودمان بگوییم. و وقتی این جملات با صدای بلند گفته شود تأثیر بیشتری دارد و مؤثرتر است زیرا ما هر آنچه را که به خود می گوییم کم کم به آن هم باور خواهیم کرد. مثلا اگر از ظاهر خود بیزارید و یا از آن فراری هستید؛ وقتی در آینه به خود نگاه می کنید سعی کنید خود را ستایش کنید و جملات مثبت به خود بگوئید.

اگر می خواهید جملاتی که به خودتان می گویید تأثیر بیشتری داشته باشد؛ حتما آن ها را به صورت سؤالی مطرح کنید. مثلا به جای اینکه بگویید من در این معامله خوب عمل کردم؛ از خود بپرسید چرا من در انجام معملات خیلی خوب عمل می کنم؟ با این سؤال مغز ما شروع به مخابره کردن جواب می کند بدون اینکه ببیند سؤالی که مطرح شده معتبر است یا نه. 

هر روز یک کار که شما را می ترساند انحام دهید:

اکر شما از موقغیت ها و یا یک سری چیزها می ترسید، مطمئن باشید بقیه افراد دنیا هم همینطور هستند. پس خود را مقایسه نکنید و دست کم نگیرید. بهترین راه غلبه بر ترس و افزایش اعتماد به نفس، روبرو شدن با ترس هایتان است. پس از منطقه راحتی خود خارح شوید و با ترس هایتان روبرو شوید. 

از منتقد درونی خود سؤال کنید:

شما سال هاست که خود را مورد انتقاد قرار داده اید؛ اما تأثیری نداشته است؛ پس حالا کاری متفاوت انجام دهید و خود را تشویق کنید و به خود اعتماد به نفس بدهید. و ببنید چه اتفاقی می افتد. بسیاری از اظهار نظرهایی که درباره خود می کنید به دلیل وجود یک منقد درونی فعال و منفی نگر است .

راهکارهایی مانند رفتار درمانی شناختی به شما كمك می كند تا از منتقد درونی خود سوال كنید و به دنبال شواهدی برای حمایت یا انكار چیزهایی باشید كه منتقد درونی به شما می گوید. به عنوان مثال، اگر فکر می کنید که شما یک شکست خورده هستید، از خود بپرسید ، "چه شواهدی وجود دارد که من را یک شکست خورده می داند؟" و "چه شواهدی وجود دارد که این عقیده را انکار کند؟ "

در هر فرصتی به خود پاداش بدهید. به قول مارک تواین انسان بدون این پاداش هایی که خودش به خودش می دهد نمی تواند زنده باشد.

100 روز، نه بشنوید:

جیا جینگ به مدت 100 روز از مردم می خواست که کارهای دیوانه وار انجام دهند و هر بار مردم درخواست او را رد می کردند و او عادت کرد که شنیدن نه. او هدفش افزایش اعتماد به نفس خود بود تا با نه شنیدن مردم ناراحت نشود.

خود را در موقعیت های موفقیت آمیز قراردهید:

دنیس ویتلی می گوید: برای ایجاد اعتماد به نفس باید بر موفقیت های خود متمرکز شویم و نقاط منفی و شکست های خود را فراموش کنیم. افراد با قرار دادن اهداف سخت در زندگی خود، و بدون اینکه توانایی ها خود را در نظر بگیرند، اعتماد به نفس را در خود کاهش می دهند. وقتی موقعیتی موفقیت آمیز را برای خود تعیین می کنید و به آن می رسید کاملا احساس غرور و اعتماد به نفس می کنید. پس، از گام های کوچک شروع کنید و برای رسیدن به آن ها تلاش کنید و خود را تصشویق نمایید و با تهیه یک چک لیست با رسیدن به هر هدف می توانید بفهمید که چه دستاوردهایی داشته اید.

به دیگران کمک کنید:

با کمک کردن به دیگران هم در ما حس خوبی ایجاد می شود هم با تشکر افراد از ما، اعتماد به نفس در ما افزایش پیدا می کند. یا مثلا برای آموزش دادن هر آنچه بلد هستید داوطلب شوید این کار می تواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.

از خود مراقبت کنید:

مراقبت از خود به هیچ عنوان به معنای خودخواهانه عمل کردن نیست. اعتماد به نفس به ترکیبی از سلامت جسمی، سلامت عاطفی و سلامت اجتماعی گفته می شود و اگر از بدن خود متنفر باشید یا دائم کم  انرژی باشید، احساس خوب در مورد خودتان نخواهید داشت. با داشتن عادت های درست تغذیه و ورزش کردن به طور منظم، و پوشیدن لباس های مناسب می توانید اعتماد به نفس را در خود افزایش دهید.

مرزهای شخصی ایجاد کنید:

اجازه ندهید دگبرنا با حرف هایشان به شما آزاری برسانند و هیچ تعریفی از چیزهایی مانند زیبایی، خوشبختی و ... را از دیگران قبول نکنید؛ بلکه خودتان برای خودتان تعریف متفاوتی داشته باشید. 

به دیگران بیاموزید که حد و حدود شما را بشناسند و از کنترل کردن شما دست بردارند. 

داشتن ذهنبیت برابری:

از مقایسه کردن خود با دیگران دست بردارید هیچ کس از شما کمتر و یا بیشتر نیست بلکه این منحصر به فرد بودن شماست که شما رامتفاوت می کند.

با سایر مطالب استاد مرتضی جاوید همراه ما باشید...

 
زنده دل بازدید : 22 جمعه 19 مهر 1398 نظرات (0)

سریع ترین روش افزایش قدرت حافظه

یادگیری قسمت های مختلفی دارد که در اینجا استاد مرتضی جاوید آن را بیان می کند.یک قسمت یادگیری درک و فهمیدن است و بحث بعدی بحث حافظه، به خاطر سپاری و یادآوری آن است. این دو را باید کاملا از هم جدا کرد. اینکه ما یک مطلبی را درک می کنیم دلیل بر این نیست که در حافظه ما بنشیند همانطور که اگر مطلبی به حافظه بسپاریم دلیل بر درک آن موضوع نیست.

برای هرکدام از این موارد باید جداگانه اقداماتی را انجام دهیم:

در مقوله ی درک باید یک مطلب را خواند و فهمید و زمانی که ما یک مطلب را درک می کنیم نباید دغدغه ی حفظ و به خاطر سپاری اطلاعات را داشته باشیم چون در این صورت تونایی مغز تقسیم می شود؛ انرژی افت می کند و هیچ گدام از مقوله ها (حفظ و درک) درست صورت نمی پذیرد. زیرا با این کار دچار وسواس های مطالعه می شویم و در طول مطالعه بارها متن را می خوانیم که فراموش نکرده باشیم. پس برای درک یک متن باید ابتدا دل و روده یک متن را بیرون ریخت یعنی کلید یابی  کرد و نکات مهم را در نطر گرفت و دور نکات مهم خط می کشیم و یادداشت برداری می کنیم و نکات مطالعه مؤثر را رعایت می کنیم.

(می توانید در این قسمت در مورد یادداشت برداری و اصول مطالعه مؤثر را مطالعه فرمائید.)

پس از انجام این کار به یادداشت ها و کلیدهایمان بر می گردیم و آن ها مرتب و دسته بندی می کنیم؛ مثلا به صورت شبکه ای،mind map و ... این کار کمک می کند تا بهتر اطلاعات را به خاطره بسپاریم و با یک نگاه به آن ها می توانیم به راحتی به یاد بیاوریم که مطلب در چه مورد بود.

پس تا اینجا فهمیدیم که درک مطلب و به خاطر سپاری آن دو مقوله جداگانه است که ما باید به صورت جدا جدا به آن بپردازیم. 

اما تمام این مسائل و مقدمات را چیدیم که به بحث زبان برسیم. به این معنا که وقتی ما در بحث مکالمه در حال یادگیری یک قالب هستیم (همانطور که می دانید روش استاد مرتضی جاوید قالبی است و نیازی به سواد و گرامر و هوش و استداد و این موارد ندارد.) در این بحث اول مبحث درک مهم است. مثلا یک قالبی را پیدا کرده و شروع به جمله سازی می کنیم: 

مثلا  برای پرسیدن سؤال از کسی می توانیم از عبارت  shall I  استفاده کنید که به عنوان قالب است و امکان ساختن هزاران جمله را دارد. 

?shall i study

?shall i open the door

?shall i sleep

?shall i come

?shall i write

 و هزاران مدل دیگر در نوشتن جملات و قالب ها که می توان با همین یک عبارت ساخت. در این جاست که درک کردن اتفاق می افتد و خیلی راحت می توانید این قالب ها را درک کنید و البته نا گفته نماند که حافظه هم فعال می شود و می بینیم که خیلی راحت تر می توان آن ها را یاد گرفت و به حافظه سپرد. 

پس ما مرحله اول یعنی درک مطلب را پشت سر گذاشتیم اما تنها این درک ضامن ماندگاری نیست. اما برای این که این اطلاعات را فراموش نکنیم باید آن ها را مرور کنیم  و راهکارهای حافظه را به کار بگیریم. یکی از همین متدها مرور مطالب است که یک سیکل مشخص دارد و باید آن ها را به صورت یک روز بعد،سه روز بعد، ده روز بعد و یک ماه بعد و چهار ماه بعد آن ها را مرور کنیم. 

اما گاهی ما حتی با مرور مطالب هم باز در یادآوری مطالب مشکل داریم و مطالب از ذهن ما می پرد می توان از تکنیک ها دیگری استفاده کرد. مثلا متد ضبط کردن. به این ترتیب که مثلا یک مطلب را بخوانیم و زمانی که میخوانیم صدای خود را ضبط کنیم و این کار را در زمان مرور انجام می دهیم نه در هنگام یادگیری. این کار معجزه می کند البته این یک راه حل نهایی است و برای کسانی است که حافظه خیلی خیلی ضعیفی دارند.

اما تمامی این تکنیک ها و صدها تکینک دیگر در پکیج های حافظه ی استاد مرتضی جاوید موجود است و می توانید با تهیه آن ها کاملا خود و حافظه خود را گارانتی کنید. 

 
زنده دل بازدید : 26 سه شنبه 26 شهریور 1398 نظرات (0)

مهمترین تفاوت بین اعتماد به نفس و عزت نفس

اکثر مردم از کلمات اعتماد به نفس و عزت نفس به جای هم و به صورت متناوب استفاده می کنند اما بسیار مهم است که بین آن ها تفاوت قائل شویم. مهمترین تفاوت بین اعتماد به نفس و عزت نفس یکی از مهمترین مباحثی است که افراد بسیاری آن را مطرح می کنند و ما در اینجا خیلی خلاصه وار برای شما تفاوت این دو را توضیح خواهیم داد.

عزت نفس چیست؟

در این عبارت به راحتی می توانید جای عزت را با تایید کردن عوض کنید. وقتی به کسی احترام بالایی می گذارید؛ در واقع به این معناست که او را تایید می کنید. اگر شما هم عزت نفس بالایی داشته باشید؛ در واقع خود را تایید می کنید.

بسیاری از مردم به خاطر عدم رضایت از خود عزت نفس بالایی ندارند و تصور می کنند به اندازه کافی خوب نیستند. اگر عزت نفس پایینی دارید، راه حل این است که در شناخت ارزش خود تلاش کنید تا خود را قابل قبول و ارزشمند بدانید.

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس به یقین و اطمینان بر می گردد. وقتی اعتماد به نفس دارید؛ معتقید که توانایی انجام آن کار را دارید. مثلا مطمئنید که می توانید اسب سواری کنید و یا مراقب حساب و کتاب مالی خود باشید. با این وحود، درحالی که به خود اطمینان دارید که می توانید اکثر کارهای روزمره خود را انجام دهید؛ ممکن است در مورد انجام کارهای دیگر مثل سخنرانی در یک جمع و یا کارهایی از این دست اعتماد به نفس کافی را نداشته باشید. بنابراین بسته به شرایط اعتماد به نفس شما دچار نوسان می شود. برای افزایش اعتماد به نفس خود باید از منطقه امن خود خارج شوید؛ و به خود اطمینان دهید که توانایی های شما بیش از تصور شماست.

ادامه مطلب را در این قسمت مطالعه فرمائید.

زنده دل بازدید : 15 سه شنبه 26 شهریور 1398 نظرات (0)

راه های افزایش عزت نفس

آیا تا کنون برای شما پیش آمده که بدانید عزت نفس چیست و چگونه می توان از آن بهره برد؟ راه های افزایش عزت نفس را چگونه می توان افزایش داد مبحثی است که امروز آن را با هم دنبال خواهیم کرد. 

آیا فکر می کنید عزت نفس پایینی دارید و نمی دانید چه کاری باید انجام دهید؟

عزت نفس وحسی که درباره آن داریم را به ارث نمی بریم.

عزت نفس دو نوع است:

عزت نفس جهانی و کلی درباره این که ما چه کسی هستیم؟

عزت نفس موقعیتی که معمولا بسته به شرایط می تواند در نوسان باشد مثلا موقعیت کاری در برخی شرایط ممکن است بالا باشد در برخی شرایط پایین.

عزت نفس پایین نوعی ارزیابی منفی از خود است. این نوع ارزیابی معمولاً زمانی اتفاق می افتد که برخی از شرایطی که در زندگی با آن روبرو می شویم روی حساسیت های ما دست می گذارد. ما این حادثه را کاملا شخصی تلقی می کنیم و دچار برانگیختگی جسمی، عاطفی و شناختی را تجربه می شویم. این امر چنان نگران کننده و گیج کننده است که ما با روش خود تخریبی به آن پاسخ می دهیم. وقتی چنین اتفاقی می افتد؛ رفتار و عملکرد ما به صورت خودکار در آمده و احساس ناراحتی و افسردکی می کنیم و شرایط کم کم رو به وخامت می گذارد. 

بالا بردن عزت نفس جهانی امکان پذیر است اما آسان نیست. این نوع عزت نفس با رو در رو شدن ما با ترس هایمان رشد می کند در واقع ما از تجربیات خود می آموزیم.

هوشیار باشید: اعتیادها یادگیری ما را بلوکه کرده و روحیه ما را تعیف می کنند. آن ها را شناسایی کنید و با مراقبت کردن از خود آن ها را از بین ببرید. 

خود-مراقبتی را تمرین کنید: با پیوستن به گروه های خودیاری و انجام مراقبت های بهداشتی، شیوه های جدید زندگی را برگزینید. 

محرکهایی که   اعتماد به نفس پایین را موجب می وشوند؛ شناسایی کنید. ما رویدادهای استرس زا (مثلاً انتقاد) را با ایجاد یک معنی منفی در مورد خودمان شخصی می کنیم. در عوض می توانیم هر رویداد را فرصتی بدانیم برای یادگیری های جدید.

شخصی سازی را متوقف و یا روند آن را کند کنید: هذف شخصی سازی کاهش پاسخ به محرک هاست. شما می توانید  با استفاده از تکنیک های ریلکسیشن و مدیریت استرس در آن مداخله کنید. زیرا این تکنیک ها باعث آرامش اعصاب می شود و به ما اجازه می دهد تا از واکنش های عیر قابل کنترل و خودکار خود دست برداریم و روشی را برای روبرو شدن با ترس های غیرقابل شناخت خود پیدا کنیم که ریشه در عزت نفس پایین ما دارد.

توقف و توجه : انسان ها همیشه دوست درند به همان شیوه ای نسبت به حوادث واکنش نشان دهند که ثبلا نشان داده اند آگاهی از اتفاقات مشابه می تواند نشانه ای برای کاهش سرعت واکنش ما باشد.

واکنش به اتفاقات را خود انتخاب کنید: به صورت خودمختار و مؤثر عمل کنید و به این طریق گامی به سوی ترس های خود برداریم.

مهارت های خود را گسترش دهید: ما می توانیم با یادگیری و استفاده از این مهارتها، ایمنی خودمان را فراهم کنیم، امیدوار باشیم، سردرگمی را تحمل کنیم و عزت نفس را بالا ببریم:

احساسات را تجربه کنید. احساسات را در بدن خود احساس کرده و نیازهای خود را شناسایی کنید. وقتی به احساسات خود احترام نمی گذاریم، عادت می کند تا به آنچه دیگران می خواهند و اعتقاد دارند اعتماد کرده و به آن عمل کنیم.

تفکر انتخابی: به فکر کردن پایان دهید. به "سایه های خاکستری" فکر کنید و یاد بگیرید که از معانی خودداری کنید. با ارائه گزینه هاو تواناییی های خود، خود را به سمت امکانات جدید در مورد چگونه فکر کردن در مورد مشکلات خود باز می کنیم.

کناره گیری: پایان دادن به همه سوء استفاده به سوء تفسیرها و مفروضات "نه" بگویید. با حفظ مرزهای شخصی ، از سوء استفاده دیگران خودداری می کنیم و جدایی خود را اعلام می کنیم.

مدعی باشید:  آنچه را که می بینید، احساس می کنید و می خواهید با اظهارات "من" بیان کنید. با بیان افکار، احساسات و خواسته های خود به صورت مستقیم و صادقانه، نشان می دهیم که وظیفه زندگی خود را بر عهده دارید و  می خواهید برای خودتان تصمیم بگیرید. 

پذیرا باشید: دیگران و اتفاقات را همانگوه که هستند پذیرا باشید و با دیگران همدلی کنید. 

 

 

زنده دل بازدید : 29 سه شنبه 26 شهریور 1398 نظرات (0)

خیلی از ما به دلیل مشغله کاری زیاد و پیشرفت تکنولوژی، گذر زمان را خیلی سریع احساس می کنیم و همین امر ما را مستلزم داشتن مدیریت زمان و یک برنامه خوب و مؤثر می کند. حال در اینجا ما برای شما تاثیر مدیریت زمان بر موفقیت را به اجمال توضیح خواهیم داد و اینکه تا چه حد می تواند این امر در موفقیت و تغییر در زندگی شما مؤثر واقع شود. 

 تعهد:

اگر نمی توانید نسبت به کاری که در برنامه خود قرار داده اید متعهد باشید؛ آن را ننویسید و لحاظ نکنید. در واقع باید برنامه ریزی هایتان کاملا منطقی و واقع گرایانه باشد نه ایده آل و جاه طلبانه. برنامه ریزی های ایده آل تنها شما را ناامید می کند.

ادامه در اینجا

زنده دل بازدید : 39 سه شنبه 26 شهریور 1398 نظرات (0)

استرس خوب و مفید:

همه ما به انحاء مختلف استرس را تجربه کرده ایم؛ اینکه این استرس به صورت مزمن و همیشگی وحود داشته باشد یا بسته به شرایط پیش آید؛ در هر فردی متفاوت است ولی در هر صورت در هر زمانی ممکن است ما آن را تحربه کنیم. پس به نظر اینکه چگونه استرس را در زندگی کاهش دهیم؟ می تواند امر مهمی برای هر کسی باشد در انیجا ما به معرفی استرس مثبت می پردازیم و سعی می کنمی راه های افزایش آن را در زندگی به شما بگوییم.

استرس مثبت در مقابل پریشانی:

اما این استرس مثبت یا یوسترس چیست؟ 

اگر برای شما این واژه جدید است نگران نباشید بیشتر ما استرس ها مزمن و منفی را تحربه کرده ایم. این نوع استرس نوعی واکنش عصبی به وقایع چالش برانگیز و سرگرم کننده است و خیلی از دانشمندان وجود آن را در زندگی مفید می دانند زیرا بدون آن، ما زندگی نرمال و سالمی نخواهیم داشت. این نوع استرس به ما حس خوبی می دهد و انگیزه ما را بالا می برد و می توانیم برای اهداف خود با انگیزش بالایی پیش برویم .

و اما پریشانی چیست؟

در آن سر طیف استرس مثبت یک تنوع پریشانی و استرس منفی را هم داریم که برخلاف استرس مثبت، می تواند به ما آسیب بزند زیرا منابعی که در دسترس داریم یعنی عاطفی، جسمانی و ورحی روانی ما برای مقابله با آن شرایط استرس زا کافی نیستند. 

چه چیزی باعث می شود یک استرس را خوب بدانیم؟

زندگی و کار کردن در خارج از منطقه امن می تواند چیز خوبی باشد ولی اگر احساس ناراحتی و در هم شکسته شدن کنیم این امر می تواند به یک استرس منفی تبدیل شود. محصول یوسترس یا استرس مثبت نوعی ایجاد حس هیجان، رضایت و رفاه را به دنبال دارد و اعتماد به نفس را در فرد افزایش می دهد و فرد را در سه زمبنه رشد می دهد:

از نظر عاطفی: eustress می تواند منجر به احساس مثبت رضایت، الهام بخشی، انگیزه و جاری شدن شود.

روانشناختی : eustress به ما کمک می کند تا خودکارآمدی ، استقلال و مقاومت خود را بسازیم.

از نظر جسمی : eustress به ما کمک می کند بدن خود را بسازیم (مثلاً از طریق انجام یک تمرین چالش برانگیز).

چند نمونه از eustress یا استرس مثبت چیست؟

شما می توانید eustress را در همه زمینه های زندگی خود پیدا کنید. از محل کار و روابط بین فردی گرفته تا روابط خانه و خانواده، فرصت هایی برای تجربه استرس مثبت فراوان است.

استرس در محل کار:

نمونه ای از eressress در محل کار، انجام پروژه جدیدی است که شما را به استفاده از نقاط قوت موجود ترغیب می کند (که می تواند انرژی فوق العاده ای داشته باشد) و شما را ملزم به استفاده از مهارت های موجود یا یادگیری موارد جدید کند. 

استرس در منافع شخصی:

تعیین اهداف چالش برانگیز پیرامون علایق یا احساسات، خود نمونه دیگری از استرس است. ما به عنوان انسان، توانایی ذاتی برای یادگیری داریم. یادگیری چیزهای جدید می تواند چالش برانگیز باشد. و رشد تخصص در یک زمینه یک شبه اتفاق نمی افتد. ممکن است در ابتدا اشتباهات زیادی را مرتکب شوید و دچار چالش های بسیاری شوید اما شما از این چالش و اشتباهات درس می گیرید و خود می تواند انگیزه ای برای پیشرفت باشد. 

استرس در سفر:

مسافرت ذاتاً امری استرس زا است، به خصوص وقتی در یک مکان دوردست با زبان و آداب و رسوم متفاوت روبرو می شوید. در عین حال، خود را در مکانی جدید و جالب غوطه ور می کنید، با غذاهای متنوع، مکان های جدید برای دیدن و یک فرهنگ کاملا متفاوت برای تجربه کردن آشنا می شوید. اگرچه همه این ها استرس زا هستند، اما مسافرت برای بسیاری از افراد، یک تجربه چشم نواز است و اغلب دید مثبتی نسبت به آن دارند.

استرس فیزیکی:

انجام تمرینات جسمانی و رفتن به باشگاه و وزنه زدن و یا پیاده روی های طولانی مدت خود به نوبه خود می تواند نجربه ای متفاوت و در عین حال استرس زا باشد. 

چه راه های برای افزایش استرس مثبت در زندگی وجود دارد؟

هر روز چیزهای جدید بیاموزید، چه بزرگ و چه کوچک.

خود را در خارج از منطقه راحتی خود در محل کار قرار دهید. ممکن است به معنای مسئولیت پذیری جدید یا توسعه مهارتی جدید باشد.

ورزش ، ورزش ، ورزش!هر روز ورزش کنید.

یاد بگیرید که چگونه اهداف (شخصی و حرفه ای) تعیین کنید که چالش برانگیز و واقع بینانه باشند. پیشرفت خود را دنبال کنید و خود را جواب گوی همه ی آن ها بدانید.

مقالات مرتبط و مفید دیگر را در این قسمت مطالعه فرمائید.

زنده دل بازدید : 26 دوشنبه 25 شهریور 1398 نظرات (0)

اهمیت مدیریت زمان

مدیریت زمان فرایند برنامه ریزی و اعمال کنترل آگاهانه از زمان صرف شده برای فعالیت های خاص، به ویژه برای افزایش اثربخشی، کارآیی و بهره وری است. استفاده ی بهینه از زمان به فرد امکان انتخاب و انجام فعالیت های مختلف را می دهد. مدیریت زمان یک فعالیت مؤثر با هدف به حداکثر رساندن منافع کلی مجموعه ای از فعالیت های دیگر در شرایط اورژانسی در یک مدت زمان محدود است. اهمیت مدیریت زمان در این مقاله برای شما مشخص خواهد شد.

زمان به دلیل اینکه ثابت است نمی تواند خود را مدیریت کند. مدیریت زمان می تواند برای طیف وسیعی کارها، مهارت ها، فعالیت ها، اهداف و پروژه ها کاربرد دارد. در ابتدا مدیریت زمان را فقط برای کارهای سازمانی و فعالیت های شغلی کاربرد داشت اما امروزه اغلب مردم از ان برای کارهای شخصی خود نیر از آن بهره می برند. مدیریت زمان معمولاً یک ضرورت در توسعه پروژه است زیرا زمان و دامنه اتمام پروژه را تعیین می کند. مدیریت زمان خوب فرد را قادر می سازد در مدت زمان کوتاه تری کامل شود ، استرس را کاهش می دهد و به موفقیت شغلی منجر می شود.

فواید مدیریت زمان در زندگی و موفقیت:

توانایی مدیریت وقت خود به طور مؤثر مهم است. مدیریت زمان خوب منجر به بهبود کارآیی و بهره وری  استرس کمتر و موفقیت بیشتر در زندگی می شود. در اینجا برخی از مزایای مدیریت زمان به طور موثر آورده شده است:

کاهش استرس

تهیه و دنبال کردن برنامه کاری باعث کاهش اضطراب می شود. وقتی موارد را برای انجام دادن لیست می کنید؛ می توانید پیشرفت محسوسی را ببینید. این امر به شما کمک می کند تا از نگرانی در مورد اینکه آیا کارهای خود، مضطرب نشوید.

زمان بیشتر:

مدیریت زمان خوب به شما فرصت اضافی می دهد در زندگی روزمره می دهد. افرادی که می توانند به طور موثری زمان خود را مدیریت کنند، از اینکه وقت بیشتری برای سرگرمی یا سایر کارهای شخصی دارند؛ لذت می برند.

فرصت بیشتر:

داشتن مدیریت زمان می تواند منجر به داشتن وقت بیشتر و انجام کارهای بیشتر شود و همین امر ازز تلف کردن عمر و زندگی شما جلوگیری می کند. مهارت مدیریت زمان یکی از ویژگی های کلیدی است که کارفرمایان به دنبال آن هستند. توانایی اولویت بندی و برنامه ریزی کار برای هر سازمانی مطلوب است.

توانایی تحقق اهداف:

افرادی که مدیریت زمان خوبی دارند ، قادر به دستیابی بهاهداف بهتر هستند و این کار را در مدت زمان کوتاه تری انجام می دهند.

 لیستی از  نکات مدیریت مؤثر زمان

پس از در نظر گرفتن مزایای مدیریت زمان، بیایید به برخی از روش های مدیریت موثر  زمان نگاه کنیم:

[caption id="attachment_3459" align="aligncenter" width="526"] اهمیت مدیریت زمان[/caption]

اهداف را درست تنظیم کنید

اهدافی را تعیین کنید که قابل دستیابی و اندازه گیری باشد. هنگام تعیین اهداف از روش SMART استفاده کنید. در اصل ، اطمینان حاصل کنید که اهدافی که تعیین کرده اید خاص ، قابل اندازه گیری ، قابل دستیابی ، مرتبط و به موقع هستند.

عاقلانه اولویت بندی کنید
وظایف را بر اساس اهمیت و فوریت طبقه بندی کنید. به عنوان مثال ، به کارهای روزانه خود نگاه کنید و تعیین کنید که موارد زیر است:

مهم و فوری: این کارها را فوراً انجام دهید.
مهم اما فوری نیست: تصمیم بگیرید که چه زمانی این کارها را انجام دهید.
فوری اما مهم نیست: در صورت امکان این وظایف را تفویض کنید.
فوری و مهم نیست: بعداً این موارد را کنار بگذارید.

تعیین محدوده ی زمانی:

تعیین یک محدوده ی زمانی برای کارهایتان می تواند شما را کارآمدتر کرده و بیشتر بر روی کارها متمرکز کنید زیرا به شما کمک می کند تا بدانید بر روی هر کاری چه مقدار زمان را اختصاص می دهید و این کار از بروز اشکالات دیگر جلوگیری میکند و حتی می توانید برای مقابله با مشکلات احتمالی برنامه ریزی داشته باشید.

مثلا فرض کنید برای یک جلسه باید 5 تا از کارهای خود را تا زمان مقرری تحویل دهید اما خودتان می دانید که تنها می توانید 4 تا از آن ها را آماده کنید. اگر برنامه داشته باشید می توانید این کار را سر موعد مقرر تحویل دهید و استرس خود را کاهش دهید.

ایجاد وقفه بین کارها:

وقتی کارهایی با حجم زیاد را بدون وقفه و استراحت انجام می دهید؛ انگیزه و تمرکز شما در آن کار کاهش می یابد. مثلا لبین کارهای تان چرت بزنید، مدیتیشن کنید و یا کاری که می تواند خستگی را از شما بزداید. 

خود-سازماندهی داشته باشید:

برای اینکه بتوانید برای طولانی مدت مدیریت زمان داشته باشید؛ از یک تقویم کمک بگیرید.

کارهای غیر ضروری را حذف کنید:

حذف و یا به تعویق انداختن کارهای اضافی می تواند به شما بگوید که چه کارهایی ارزش وقت شما را ندارند. با حذف کارهای غیر ضروری زمان بیشتری را می توان به کارهای مهم اختصاص داد. 

از قبل برمامه ریزی داشته باشید:

هر روز خود را طوری شروع کنید که مطمئن باشید در آن روزها چه کارهایی باید انجام دهید.

 

پیامدهای مدیریت ضعیف زمان:

بیایید باهم نگاهی به عواقب مدیریت ضعیف زمان بیاندازیم:

تضعیف در پیشبرد کار:

عدم توانایی در پیشبرد برنامه ریزی و رسیدن به اهداف به معنای کارآیی ضعیف است. به عنوان مثال اگر مجبور باشید چند کار را با هم انچام دهید اما برنامه ریزی درستی نداشته باشید؛ کارهای شما عقب جلو خواهد شد و همین امر می تواند به معنای همان عدم کارآیی و نرسیدن به اهداف باشد.

اتلاف وقت:

عمد داشتن مدیریت زمان و یا مدریت زمان ضعیف می تواند وقت شما را تلف کند؛ به عنوان مثال اگر برنامه نداشته باشید ممکن است زمان طولانی را به چت کردن و یا گشتن در رسانه های اجتماعی مختلف صرف کیند و زمان خود را هدر دهید بدون اینکه کوچکترین کار مفیدی را انجام داده باشد. 

عدم کنترل: 

وقتی بدانید کاربعدی که می خواهید انجام دهید چیست؛ می توانید کنترل زندگی خود را به دست بگیرید در عیر این صورت کنترل را بر روی زندگی خود از دست داده و همین امر استرس و تنش مضاعفی را برای شما به همراه خواهد داشت. 

کیفیت پایین در کارها:

نداشتن مدیریت زمان باعث می شود شما در کارهای خود ضعیف عمل کرده و کیفیت آن پایین بیاید. زیرا وقتی مدیریت زمان نباشد؛ شما مجبورید برای اینکه به کارهای خود برسید؛ با عحله کارهای خود را انجام دهید و همیشه عجله کیفیت را پایین می آورد. 

پایین آمدن اعتبار:

اگر مشتری و کارفرمای شما روی تحویل سریع و به موقع کارها نتواند روی شما حساب کند؛ انتظارات و توقعات آن ها تحت تاثیر منفی قرار گرفته و دیگر نمی توانند به شما اعتماد کنند.

 

 

 

 

 

زنده دل بازدید : 73 دوشنبه 25 شهریور 1398 نظرات (0)

بهترین راهکارهای کنترل خشم

چند نکته اساسی برای کنترل خشم:

عصبانیت یک نوع احساس طبیعی است و می تواند یک نوع احساس مثبت باشد هنگامی که به شما کمک کمی کند تا از طریق مسائل و مشکلات کار کنید؛ چه در محیط کاری و چه در محیط خانه.  با این حال اگر ای نعصبانتی منجر به پرخاش، طغیان و یا حتی اختلالات جسمانی شود؛ می وتاند در این صورت مشکل ساز شود. کنترل خشم بسیار مهم است زیرا به شما کمک می کند تا از گفتن و یا انجام کارهایی که ممکن بعدا پشیمان شوید؛ خودداری کنید پس قبل از تشدید عصبانیت سعی کنیدبهترین راهکارهای کنترل خشم را یاد بگیرید و به کار بندید. 

در ادامه چند نکته برای شما به عنوان بهترین راهکارهای کنترل خشم ارائه می شود:

بشمارید:

از ۱۰ تا ۱ و یا بالعکس بشمارید و در طول این زمان عصبانیت شما فروکش کرده و می توانید آرامتر برخورد کنید. 

 نفس بکشید:

وقتی عصبانی می شوید تنفس شما تندتر و کم عمق تر می شود. با دم و بازدم های طولانی مدت و تنفس آرام و عمیق خود را آرام تر کنید و عصبانیت خود را از بین ببرید. 

 قدم بزنید:

قدم بزنید و یا دوچرخه سوری کنید و یا ورزش و هر کاری که باعث می شود به شما آرامش دهد را انجام دهید. 

 عضلات خود را آرام کنید:

شل کردن عضلات و رهایی دادن به آن ها به شما کمک می کند تا تنش را از خود دور کنید. 

 ذکر و یا آهنگی را که دوست دارید با خود تکرار کنید:

یک کلمه یا عبارت را پیدا کنید که به شما در آرامش و تمرکز مجدد کمک می کند. وقتی ناراحت شدید، دوباره آن کلمه را دوباره و دوباره به خود تکرار کنید.

در این قسمت ادامه مطلب را مطالعه فرمایید.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 122
  • بازدید سال : 1,032
  • بازدید کلی : 3,168